عنوان تحقیق: در بیان ماهیت قبر و عذاب و ثواب آن
گرد آورنده : فاطمه علیدوست
زیر نظر استاد دکتر حسینی شاهرودی
چکیده
اولین عالم از عوالم بعد از دنیا عالم قبر و برزخ است که انسان بعد از مرگ یا آن مواجهه می شود و در سیر خود به سوی حق باید از این عالم نیز گذر کند و منظوراز قبر و برزخ حین معنای ظاهری آن یعنی گودالی تاریک نیست بلکه معنایی بس عمیق و خاص دارد و منظوراز آن بیشتر جایگاه روح است در عالم برزخ. در عالم قبر و برزخ، روح از این بدن مادی جدا شده و به بدن مثالی تعلق می گیرد و سوال و جواب و ثواب و عقاب با بدن مثالی انجام می گیرد. سوال بیشتر از عقاید و افکار است چون اعمال بر اساس افکار و عقاید شکل می گیرند پس اصالت از آن عقاید است و جوابهایی که داده می شود مسیر حرکت انسانها رامعین می کند اما این سوال و جواب مخصوص دو گروه خاص است که متصف به محض الایمان و محض آن که اما آنان که مستضعف فکری هستند از این مسئله مستثنی می شوند.
در مورد ثواب و عقاب عالم برزخ نیز باید گفت که شخص اگر از گنهکاران باشد قبر او حفره ای از آتش و اگر از نیکوکاران باشد قبرش دری از باغ های بهشت خواهد بود و این ثواب و عقاب ها پیش برند و حرکت آورهستند زیرا صورتهای برزخی اوصاف، عقاید و اعمال صحیح و ناصحیح اند، و اما در مورد فشار قبر، آن یک مساله ی عمومی است که برای هر انسان معمولی برای تصفیه ی نفس او را از رذایل و زشتی ها رخ می دهد و شدت و ضعف آن به اختلاف در مراتب افراد است. و منظور از فشار قبر همان تزکیه و تصفیه نفس از رذائل است که انسان برای سیر تکاملی خویش بدان نیازمند است.
کلید واژه: مرگ، قبر، ثواب، عقاب، فشار قبر
مقدمه
از جمله مهمترین اموری که ذهن و فکر بشر را به خود مشغول داشته است مسئله مرگ می باشد. تلقی و تحلیل ما از مرگ، گاه چنان ذهن مارا به خود مشغول می کند که بسیاری از رخدادهای دیگر در رابطه ی با آن معنا پیدا می کند.
بخش عمده ای از اهمیت مرگ مربوط به این است که پس از مرگ چه خواهد شد و از جمله امور مرتبط به مرگ مساله ی قبر و ثواب و عقاب آن و خصوصا مساله ی فشار قبر است. ما در این تحقیق به طرح این مسئله پرداخته و اختصارا آن را توضیح می دهیم.
ماهیت قبر
نظام دیگر و شرایط جدیدی که روح با انقطاع از بدن مادی در آن قرار می گیرد عالم برزخ و یا عالم قبر نامیده می شود و اولین عالم از عوالم بعد از دنیاست که در بازگشت انسان به سوی حق تعالی پیش می آید و به تعبیر دیگر، اولین عالم از عوالم بعد از دنیاست که در حرکت صعودی و در قوس صعودی انسان به سوی خدای متعال وجود دارد (معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، ص 225)
عالم برخز ماده نیست اما آثار ماده از کیف و کم واین و غیرها را دارد بنابراین موجودات برزخیه دارای صورت جسمیه هستند اما هیولا و ماده ندارند (معادشناسی، ج2، ص 181)
بدن که در میان قبر می رود و به روی آن خاک می ریزند غیر از صورت مثالی است که به برزخ می رود، سوال و حساب با بدن مثالی است نه بدن خاکی، و بدن مثالی است که موردسوال و مواخذه و ثواب و عقاب برزخی قرار می گیرد و علت آن که در بسیاری روایات به عالم قبر، نکیر و منکر در عالم قبر و مواخذه، در قبر تعبیر شده است. برای آن است که عالم برزخ در دنبال این دنیاست و قبر هم به دنبال زندگی دنیاست و بدین مناسبت عالم برزخ را که تعلقی به عالم قبر دارد به عالم قبر تعبیر نموده اند (معاد شناسی، ج2، 190-191)
انسان کامل در ایام وجود و کینونت دنیوی چهار حیات دارد: حیات نباتیه، حیات حیوانیه، حیات نطفیه و حیات قدسیه که دو حیات اول حیات دنیوی و دو حیات دیگر، حیات اخروی اند (شواهد الربوبیه ص 398) و هرگاه انسان مرد و از این جهان رخت بربست فقط دو حیات اخروی برای او باقی می ماند و حیات نباتی و حیوانی از او منقطع می گردد (همان، ص 399)
پس به ازای هر یک از چهار حیات انسان قبری است حقیقی و مخصوص به آن. قبر حیات جسدانی نباتی و حیوانی عبارتست از مقدار تکون تدریجی و مدت تبدل و تحول استکمالی آنها در دار دنیا. و این قبر مقبره ای است برای صور اکوان حادثه ای که در علم سابق اجمالی الهی و علم لا حق تفصیلی او، چه قبل از ورود در مقابر این جهان و چه بعد از صدور و ارتحال از این جهان معلوم و موجود بودند و بدین قبلیت در حدیث نبوی که می فرماید: « خلق الارواح قبل الاجساد بالفی عام» اشاره شده است و بدین بعدیت در آیه ی شریفه ی «و الی الله ترجع الامور» (س بقره، آیه 210) اشاره شده است و اما قبر نفس و روح، عروج به ماوای نفس و ارتقا به عالم ارواح و رجوع هر یک به اصل خویش است چنان که قرآن مجید می فرماید: «انا لله و انا الیه الراجعون» (س بقره، آیه 156) (همان ص 400)
بنابراین منظور از قبر این گودال تنگ و تاریک نیست، بلکه مراد، جایگاه روح انسان در عالم برزخ است زیرا روح پس از دفن بدن و از شب اول قبر زدنگی برزخی را شروع می کند و برزخ هر انسانی از کنار قبرش ظاهر می گردد، از سوی دیگر تفهیم آغاز حیات برزخی برای زندگان در صورتی معنا پیدا می کند که کلمه ی قبر به میان آید تا محسوس و ملموس گردد (معاد در نگاه عقل و دین ص 282)
دلیل عقل و برهانی: بدن محسوس امری مرکب از جواهر متعددی (هیولا و صورت نوعیه) است که از اجتماع آنها ابعاد سه گانه با طبیعتی مقارن با اعراض لازم یا مفارق پدید میآید و طبیعت امری زمانی است که با کلیه اعراض زمانی تابع خویش در دو زمان به حال خود باقی و ثابت نمی ماند و چون اجل فرا رسد این ترکیب زایل شود و هر جوهری از جواهر آن به عالم خویش باز گردند (جسم به دنیا و عالم جسمانی و رح و نفس به عالم روحانی) و ممکن نیست که اعراض جسم به عالم آخرت انتقال یابند چون همگی در معرض تفسیر و تبدل اند چون تابع طبیعت اند و طبیعت، سیال با لذات است و عالم آخرت عالم ثبات و قرار.
پس عالم آخرت غیر عالم دنیاست، هنگامی که مرگ مابین اجسام دنیوی جدایی انداخت و هیات و اعراض قائم به جسم همگی مضمحل ونابود گردند تا زمانی که به فرمان خداوندزمان بازگشت فرا رسد و مجددا جسم را از جواهر باقی مانده ترکیب و تالیف می کند ترکیبی که قابل فساد نباشد پس جسم اخروی ترکیبی است از جواهری عادی از اعراض دنیوی و از صفات متبدل و متغیر که از فعل و انفعال ماده به وجود می آید و مدت زوال و اضمحلال هیات و اعراض دنیوی تا فرا رسیدن زمان عود و بازگشت به آخرت، زمان قبر و حالت برزخ است حالتی که ما بین موت و حیات ثانوی است، مانند حالت نوم (رسول اکرم (ص): النوم اخ الموت (شواهد الربوبیه، ص 401-403))
برخی گمان کرده اند که تعلق روح در عالم برزخ به بدن مثالی که مورد اعتماد متکلمان اسلامی است و در روایات نیز بدان اشاره شده است یک نوع تناسخ است در حالی که تعلق روح به بدن مثالی ارتباطی به آن ندارد زیرا حقیقت تناسخ این است که روح و نفس انسان پس از مرگ بار دیگر به این جهان باز می گردد و به سلول نباتی و یا نطفه ی حیوانی یا جنین انسانی تعلق می گیرد و بار دیگر سبز تکاملی خود را ادامه داده و به صورت انسان کامل درآید به طور مسلم این شیوه از بازگشت، با حکمت حق منافات دارد زیرا مفاد آن این است که انسان پس از طی مراحلی به صورت یک موجود کامل در آید آنگاه با پسگرایی خاصی به حالت نخستین باز گردد و این فرضیه را یک اصل استوار فلسفی مردود می شمارد و آن این که «فعلیت به قوه بر نمی گردد» (سایت پایگاه حوزه، مقاله قبر و برزخ در قرآن، شماره 14197)
سوال و جواب
اولین حادثه ای که بعد از مرگ انجام می گیرد سوال و فشار قبری است که واقع می گردد و منظور از قبر همان حفره ی وحشتناک یک متر در دو متری نیست که اگر کسی مثلا در دریا غرق شود یا در آتش بسوزد و خاکستر شود و قبری نداشته باشد دیگر سوال وفشار قبر برای او نباشد بلکه قبر سرآغاز حیات برزخی انسان است و پرسش مرزبانان مستقیما از روح در قالب جسم مثالی انجام می شود نه در کالبد مادی. (معاد در نگاه عقل و دین صص 281-282)
موضوع سوال از عقاید و افکار در برزخ با قبر از جمله موضوعاتی است که در روایات وارده بر آن اشاره شده است با دقت و تامل در تعبیرات و نکات روایات، با توجه به موقعیت عالم برزخ در بازگشت انسان به سوی معاد و قیامت، به این نتیجه می رسیم که موضوع سوال در برزخ معنی عمیق و بخصوصی دارد و از عمق خاصی برخوردار است و نقش احساسی تکوین در تعیین مسیر حرکت انسان در برگشت به سوی قیامت دارد. موضوع عقاید و افکار عقیدتی در نظام برزخی جای بخصوصی دارد و اصالت از آن عقایدو اصولی است که حرکات و اعمالی به آنها مبتنی است و روشن است که روش عملی هر انسانی در زندگی دنیوی مبتنی بر یک سلسله اصول فکری و عقیدتی است (معاد یابازگشت به سوی خدا ص 301)
آنچه انسانی را از انسانی جدا می کند و تمایز می دهد افکار و عقاید اوست و آنچه این جهت تمایز را تثبیت می کند عمل و روش عمل اوست یعنی آن چه روح یک انسان را از روح انسان دیگر جدا می سازد و متمایز می کند افکار وعقاید اوست. در نظام برزخی، حسابی که روی ارواح می شود براساس افکار و عقاید آنهاست و آنچه مورد سوال در قبر قرار می گیرد همان افکار و اصول عقیدتی است (همان ص303-304)
نکته ی دیگر این است که سوال و عذاب قبر همگانی نیست و مخصوص دو گروه سرشناس است که در روایات به صفت «محض الایمان» و «محض الکفر» توصیف شده اند. طبق احادیث مزبور، افرادی که نمونه ی ایمان و کفرند، مورد سوال و عذاب واقع می شوند (معاد در نگاه عقل و دین، ص 282)
سوال در قبر از این دو دسته خواهد بود و جواب هر کدام به تناسب طریق انتخابی آنها می باشد و بعد از سوال و جواب، هر دسته در همان طریق انتخابی خود در نظام برزخی به حرکت خود ادامه خواهد داد. البته حرکت به مفهومی که متناسب با آن نظام است. آنان که در طریق محض نمودن ایمان بوده اند بعد از سوال و جواب در همان طریق یک بار خود و به پیشرفت خود به مقتضای احکام برزخ ادامه می دهند و باز به تمحیض ایمان می پردازند و آنان که در طریق محض نمودن کفر بوده اند بعد از سوال و جواب در همان طریق به کار خود و به حرکت خود به سوی عمق واصل کفر و ضلالت، به مقتضای احکام برزخ ادامه می دهند و به تمحیض بیشتر کفر می پردازند (معاد یا بازگشت به سوی خدا ص 334) پاک شدن دسته اول از عیوبی که باید پاک شوند و به مقتضای احکام و سنن برزخی است و احیانا توام با فشارها و زحمت ها و عذابهای بخصوصی است که تطهیرکننده، و تکمیل کننده است و با توجه به تفاوت درجات و مراتب افراد این فشارها و عذابهای تطهیرکننده هم متفاوت و شدید و ضعیف خواهد بود. و همچنین خلاص شدن دسته دوم از موانع نیل به عمق کفر و باطن آن هم به مقتضای احکام و سنن برزخی است و تفاوت درجات و مراتب افراد این دسته نیز، خلاصی آنها را از موانع مزبور مقاومت می کند (معاد یا بازگشت به سوی خدا، ص 325)
اما آنان که مستضعف فکری هستند و از رشد لازم و مطلوب فکری برخوردار نیستند و جزء دسته ی اول و دوم نیستند. در برزخ از آنان سوال نمی شود.
ثواب و عقاب قبر
بعد از سلب حیات از انسان حال او از دو حال خارج نخواهد بود یا این که در روضه ای از ریاض بهشت وارد می شود و این هنگامی است که در سینه ای که محل تجلی انوار معرفت الهی و الهامات ملکوتی است جایگزین گردد و یا این که در حفره ای از حفره های جهنم وارد شود واین هنگامی است که در سینه ی تنگ و تاریک و مکدری جایگزین گردد که مملو از شرور و آفات باطنی و مقر شیاطین است (شواهد الربوبیه، ص 399)
عذاب قبر بعد از فشار قبر است ولو آن که فشار قبر هم عذاب می باشد و ظاهر اخبار این است که فشار قبر در آغاز دفن میت حاصل می شود و این عذاب بعد از عقبات یاد شده پدید می آید. اگر مرده از گنهکاران باشد او را به سبب بدکاریش تا قیامت عذاب می کنند و این عذاب غیر از عذاب جهنم و اخرت است و اول عذابی است که بعد از فشار قبر به میت وارد می شود به صراحت آیه ی شریفه ی «و اما ان کان من المقربین و روح و ریحان و جنه النعیم و اما ان کان من المکذبین منزل من حمیم و تصلیه جحیم» عذاب حمیم قبر است و در کافی از ائمه نقل شده که چون مرده را در قبر گذارند اگر گنهکار باشد او راسخت عذاب می نمایند و پایین پایش حفره ای از آتش باز می شود که شراره های آن او را به طرف خود جذب می کند و اگر نیکوکار باشد از بالای سر او در باغ سبزی بازی می شود که به او می گویند این باغ از آن توست (معاد، ذکتر محسن شفائی، ص 134)
و اما این که بعضی از مومنان در برزخ و قبر عذاب می شوند برای این است که در روز قیامت از هر محبت پاک و پاکیزه و دور از هرگونه کیفری به بهشت بروند همان طور که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: فشار قبر برای افراد با ایمان سبب کفاره و جبران گناه اسراف و ضایع کردن نعمت هایی است که انجام داده است (بحار ج 6 ص 221) (معاد، محسن قرائتی، ص 189)
بنابراین نحوه ی وجود نعمت ها و عذابها در برزخ این گونه است که در عین این که نتیجه ی برزخی راه ایمان و صلاح و راه ضلالت و گمراهی در زندگی دنیوی هستند پیش برنده و حرکت آور نیز می باشند بدین جهت که نعمت های برزخی و عذابهای آن صورتهای برزخی اوصاف، عقاید و اعمال صحیح و ناصحیح و الهی و غیرالهی است. (معاد یا بازگشت به سوی خدا، صص 258-259)
هرکس نبود بینش و بصیرت، باطنش را در دنیا مشاهده کند خواهد دید که پر از انواع جانوران آزار رساننده و درندگان (مانند شهوت، غضب، مکر، حسد و ...) می باشد اگر لحظه ای غفلت کند او را گرفته و می گزند ولی بیشتر مردم از مشاهده ی آنها محجوب و کورند ولی وقتی که پرده از او برداشته شود و در گور گذاشته شود آنها را به عینه مشاهده خوهد کردکه به صور و شکل هایی که مطابق با معنایشان است تمثل پیدا کرده اند و آنها همان ملکات و صفات او هستند که هم اکنون در نفسش حاضرند و صورتهای باطنی حقیقی آنها برایش آشکار شده است زیرا هر معنی را صورتی مناسب آن است و این عذاب قبر است اگر شقی باشد و اگر سعید باشد برعکس آنست ( ترجمه اسفار ملاصدرا- سفر چهارم- ص 233)
فشار قبر
در اثر غلبه ی جسم خاکی، روح از اظهار خصوصیات ملکوتی خود باز می ماند چون حق تعالی روح را بی رنگ آفریده و رنگ آن از اعمال نفسانیه یا عقلانیه است که رنگ کفر یا ایمان به خود گیرد چنانکه خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید می فرماید: «هو الذی خلقکم فمنکم کافر و منکم مومن» بنابراین روح در قالب خاکی امکان دارد که موحد کامل باشد یا موحد ناقص یا این که موحد نباشد. حصول هر سه حال در نتیجه ی تزکیه کامل یا تزکیه ی ناقص یا عدم تزکیه است. در عدم تزکیه، آزادی برای روح چندان مسیر نیست تا از عالم مجردات فیض یاب شود. در نتیجه ی تزکیه ناقص تا اندازهای برای روح آزادی مسیر است و می تواند نتایج حقیقی توام با نتایج مجازی از عالم مجردات و مادیات حاصل نماید ولی در نتیجه ی تزکیه ی کامل و روح آزاد است و می تواند از عالم مجردات نتایجی به تمام معنی، معنوی و رحمانی حاصل نماید. بنابراین مسیر در عالم روحانی و اخذ نتایج معنوی برای بارور ساختن استعدادهای عالیه ی انسانی و تکامل جواهر اصیل روح الهی، نیاز به تزکیه و تصفیه روح از آلایشهای نفسانی و تعلقات غیر الهی دارد و تجربه و تصیه ظاهر و باطن، بدون فشار میسر نیست. هر تجربه و تصفیه نوعی فشار است و آنان که در دار دنیا به تصفیه ی نفس خود از رذائل اخلاق و ذمائم اعمال نپرداخته اند بعد از مرگ برای طی مراحل تکامل، ناچار از تحمل فشار قبر یعنی عالم برزخ و نیز عالم آخرت هستند (مبدا و معاد، ص149-150)
سختی ها و فشار و وحشت در اول ورود به برزخ و یا قبر، یک مساله ی عمومی است و هر انسان معمولی با آن مواجه خواهد شد، البته تفاوت مراتب به جای خودمحفوظ است و هر کس به اندازه ی انس و ارتباط و تعلقی که به نظام مادی و موجودات آن و مانوسات و مالوفات و معیارها و ارزشهای آن و عدم انس با عوالم اخروی وارزشها و معیارهای آن داشته است از این وحشت و سختی ها و فشار برخوردار خواهد بود. بنابراین سختی ها و فشار اول قبر در خصوص همه مومنیت و اهل هدایت با اختلاف مراتب وجود داردو تنها ارباب معنی و مهذبین و اهل انقطاع و مجاهدین هستند که از این مساله مستثنی می باشند و علت آن هم همان انقطاع از دنیا و مانوسات و مالوفات آن و الفت با عوالم بالاتر و ارتباط باحضرت حق است (معاد یابازگشت به سوی خدا، ص 288)
نتیجه گیری
براساس آن چه در این مختصر امده، انسان بعد از این دنیای فانی، عوالم دیگری نیز فرا روی خود دارد که اولین منزل وعالم بعد از این دنیا عالم قبر و برزخ است که مقدمه ای است به سوی عالم بزرگتر و عظیم تر آخرت و قیامت و در آن عالم (برزخ) انسان به پاره ای از جزای اعمال خود نائل می شود، به گونه ای که اگر در دنیا از نیکوکاران بوده باشد و قبر او دری می شود به سوی بهشت و اگر جزء بدکاران باشد حفره ای می شود آتشین به سوی آتش بزرگتر یعنی جهنم پس وقتی برای جسم ما از اغوش زمین، گوری و از مالهای دنیا کفنی و از استخوانهای پوسیده ی مردگان گذشته، همسایه و هم خانه ای بیش نمی ماند چه جای گناه و نافرمانی انسان می ماند و کاش ماقبل از آن که مرگ ناگهانی در یک لحظه زندگی ما را به پایان برد و شیرینی زدگی را به کاممان تلخ کند و چشمه ی هوس ما را تیره و تار سازد و فکر آینده و عالم برزخی که در آن خواه و ناخواه قرار خواهیم گرفت باشیم.
منابع و ماخذ
1. صدر المتالهین محمد بن ابراهیم (ملاصدرا) اسفار اربعه، سفر چهارم از خلق به خلق، مترجم: خواجوی، محمد، انتشارات مولی 1380
2. صور المتالهین محمد بن ابراهیم (ملاصدرا) شواهد الربوبیه، ترجمه و تفسیر: جواد مصلح، تهران، سروش (انتشارات صدا وسیما) 1366
3. شجاعی، محمد، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، تهران، انتشارات 1362
4. شریعتی سبزواری، محمدباقر، معاد در نگاه عقل و دین، قم: موسسه بوستان کتاب 1380
5. شفائی، محسن، معاد، 1361
6. قرائتی، محسن، معاد، قم: دفتر انتشارات اسلامی
7. اللهور دیخانی، علی، مبدا و معاد ازلیت و ابدیت (فلسفی و کلامی)، مشهد شرکت به نشر 1378
8. کلهدانی، محمدحسین، معادشناسی، ج2، انتشارات حکمت، اسفند 1360
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |